در دیار عشق همه چیز در سکوت رقم می خورد این همه هیاهو برای چیست؛ نمی دانم
از ازل حضرت حق بر بدنم حک بنمود علت خلقت تو نوکری ارباب است
ما را از تلاطم دنیا هراس نیست تا کشتی نجات حسین شناور است
سلام به همه بسیجی بودن خیلی قشنگه. آنقدر که آدم دلش نمی خواهد هیچ جا بدون چفیه بسیجی برود. استادی داریم که بسیجیه. خیلی بسیجی است. خیلی آقا است. همین اندازه می گویم که خیلی دلتنگه. دلتنگ آقا. دلتنگ... طی برنامه هایی برامون این شعر ناب را فرستاد. شما هم بخوانید و دعایش را در حق استاد بفرمائید. "وادی السلام عشق" &چفیه& چفیه ام کو ؟! چه کسی بود صدا زد : هیهات !! عشق من کو ؟! مهربان مونس شب تا به سحرگاه ام کو؟! چفیه ی شاهد اشکم به کجاست ؟! من چرا واماندم ؟! مأمن این دل طوفانی بی ساحل کو ؟! ای سحرگاه ! تو را جان شمیم نرگس ، چفیه منتظر صبح کجاست ؟! تربت کرب و بلا ! تو بگو چفیه ی سجاده چه شد ؟ ای مفاتیح ! بگو همدم دیرینه ی نجوایت کو ؟! آی مردم ، به خدا می میرم !! مرگ بی چفیه ! خدایا هیهات !! چفیه ام را به دلم باز دهید. عهد ما ، عهد وفا بود و صفا بود و ابد! گر چه من بد کردم ولی ای چفیه ! بدان بی تو دلم می میرد !!
هیهات هیهات هیهات
یادمان باشد که غروب ما هم نزدیک است
خیلی نزدیک
شاید فردا من....
شاید همین لحظه....
شاید....
شاید کمی تا غروب فرصت باشه.
تا غروبمان نرسیده....بسم الله
دست علی یارتون خدا نگه دارتون